یکشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۷

شب وصل است و طی شد نامه هجر...

به نام خداوند مهربان
دلا بسوز که سوز تو کار ها بکند----نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند
عتاب یار پریچهر عاشقانه بکش----که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند----هر آنکه خدمت جام جهان نما بکند
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک----چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار----که رهم اگر نکند مدعی خدا بکند
ز بخت خفته ملولم بود که بیداری----به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند
بسوخت حافظ و بویی ز زلف یار نبرد----مگر دلالت این دولتش صبا بکند

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار----که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

اطلاعیه:درشب های قدر، به یک دعا کننده نیاز مندیم.نه، به n تا دعاکننده نیارمندیم که:
عمریست تا من در طلب هر روزگامی میزنم----دست شفاعت هر زمان بر نیکنامی می زنم

هیچ نظری موجود نیست: