سه‌شنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۸۸

رسیده مژده که آمد بهار و سبزه دمید...


یا مقلب القلوب و الابصار

یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
.
سال 1388 هجری شمسی را به شما هم وطنان عزیزم تبریک می گم و امیدوارم سالی که پیش رو داریم،سالی سرشار از شادی، پیشرفت و خیرو برکت برای ایران و ایرانیان باشد.

از یکی از دوستان قدیمی چنان شرمسارم که حتی از آپ کردن بلاگ می ترسم.تحویل سال برای من بهونه ای بود تا مجددا این بلاگ رو آپدیت کنم.در هر صورت، ان شاء الله تحویل سال برای شما تحویل قلب هم باشد، ساده تر بگم، هر بدی از ما دیدید، ببخشید.

من حدود 20 سال از خدا عمر گرفتم ولی خیلی ها به گردنم حق دارند و احساس می کنم که در عرض چند سال، در لوح سفید دلم چیزی به نام سفیدی نمونده. داشتم با خودم به حرفای معلم اول راهنماییم فکر می کردم. آقای یاوری. خیلی باهاش جور بودیم. چند روز به خاطر فوت مادرش مدرسه نبود. وقتی اومد یه حرفایی زد که بعد از چند سال امشب من رو تکون داد. ما اون موقع بچه فینگیلی بودیم سرمون به بازی گرم بود نفهمیدیم چی گفت. التماس دعا داشت و می گفت شما خیلی پاک هستید، دعاتون می گیره.می گفت این روزا خیلی زود می گذره، تا به خودتون بیاین دوران مدرسه هم تموم شده و بزرگ شدین. به نیمکت ها اشاره کرد و گفت: انگار همین دیروز بود که من اون گوشه ی کلاس جای فلانی می شستم.خلاصه اش کنم. گفت مواظب باشید مثل من یه روز نشه یاد گذشته ها کنید،یاد پاکی و معصومیت بر باد رفته کنید.یه روز نشه بشینید با خودتون فکر کنید که این همه پاکی و سادگی که الان تو دلاتون دارید تبدیل به یک خاطره شدند.بعدش هم بچه ها رو نصیحت کرد به محبت به پدر و مادر و عبادت و درس خوندن و خلاصه این چیزا.یادش بخیر.خیلی مرد خوبی بود. ازش هیچ خبری ندارم. احتمالا اون هم معلمی داشته که همین نصیحت ها رو بهش کرده.وقتی که مادرش فوت شد و عزیزی رو از دست داد، یاد حرفای استاد قدیمیش افتاد...



هر سال جدید با خودش پیام نو شدن رو میاره و ما هر سال احساس می کنیم کهنه تر شدیم!انگار خدا به ما گوشزد می کنه که بنده ی عزیز، هر نفسی که فرو می رود،یک قدم به بهشت زهرا نزدیک تر می شوی، و چون بر می آید قدمی دیگر! و این با کمال طلبی انسان تناقض دارد.خدا به ما هشدار می ده که در نو شدن طبیعت توسط من نشانه هاییست برای اهل تفکر.باید خودتو به من لینک کنی تا جاودان باشی. یاد این حرف از شهید آوینی افتادم که میگه:

وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی،حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
کام بخشی گردون عمر در عوض دارد،جهد کن که از دولت کام عیش بستانی
دست حق به همراهتون.