شنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۷

مذهب حافظ، قسمت اول



بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان، اگر مشتری این تازه عروس، بلاگ رهرو باشید، در جریان این امر قرار دارید که ما مطلبی از جایی کپی نمی کنیم. خط به خط مطالب دست نوشته خود ماست مگر اینکه نقل قول باشد.
من هم می دونم که تمام مطالب این بلاگ، به دلیل تنوع و گونا گونی، ایده آل برای شما نیست. چون ناخنکی به هر رشته ای زدیم.
این پست شروعی خواهد بود بر مبحثی از عشق، که بسیار هم به نام "رهرو" مربوط است.
حافظ-رهرو حق
لطفا قبل از اینکه برید سراق پست بعد، یا کلبه حقیرانه ما رو بدرود بگید، شنونده چند جمله ای از ما باشید.
1- مبحث به هیج عنوان تخصصی نیست.
2- مطالب تلفیقی از استدلالات عقلی و نقلی است.
3-در صورت همراهی با این بحث یا باید موافق باشید یا مخالف، بی تفاوت نمی شه باشید
هر ایرانی و یا در سطح وسیع تر، هر پارسی زبانی، حافظ را می شناسد
حداقل به این شکل که حافظ یک شاعر ایرانی بزرگ است.
متاسفانه، متاسفانه، نقطه تلاقی حضرت حافظ و فرهنگ و ادب ایرانی اسلامی، "سکیم خیار" و "کاهو سکنجبین است" به این شکل که بزرگ خانواده های اصیل ایرانی، شب یلدا یا عید نوروز دیوان حافظ رو باز می کنند و دست و پا شکسته یه فالی، غزلی چیزی میزنند و بعدشم همگی عرفانشون می زنه بالا و یک صدا "به به" و "چه چه" و "چه کرد خواجه" و از این خزئبلات.
البته اخیرا بین مرغ عشق و مترو و فال حافظ هم بم هارمونی ایجاد شده. به این شکل که در مترو و اماکن عمومی دیگر، یه آقا یا خانوم کوچولویی در قبال مبلغ 200 تا 500 تومان، یک بر فال رو تو حلق مرغ عشقش فرو می کنه، تحویل شما میده که برای GF تون حد کمال کلاس رو ارایه کنید! نتیجه کار یک پاکت مستطیل شکله که توش یه کاغذ مستطیل شکل که توش یه کادر مستطیل شکل که توش 2 بیت شعره که مخصوص اهداف شما و مخ مستطیل شکله شما گلچین شده!
و پا ورقی زیر اون مستطیله هست که کاملا کرسی شعره * و 3 حالت داره:
1- پول یابی
2-ظفر یابی
3-زن یابی
که این شرح استاد سخنور مستطیل مغز ماست در باب اون 2 بیت شعر
البته این تنها خیانت ما به ادب و ادبیات نیست
یادمه سال تحویل بود و وقت عیدی گرفتن از بابا بزرگ
دست کرد زیر میز بقل دستش، گفت امین جان، یه بوس بده بابا، بعد هم قرآن رو باز کرد
هزاری رو که برداشتم، چشمم به قرآن خورد، خدای من، در یکسال گذشته 2 بار قرآن رو دیدم
1 بار شب قدر به بهونه دیدن رفقا رفتیم مدرسه سابق و دختر بازی و بعدم عرفانمون زد بالا تو نماز خونه مدرسه، آخر مراسم قرآن سرگرفتن رو شرکت کردیم
2 همون لحظه، برای عیدی که پولمون برکت بگیره!
این شد خواص قرآن، و حافظ قرآن برای غالب ما
کجا بودیم؟
آهان
در رابطه با حافظ 3 تفکر و شخصیت جود داره:
1- افراد ببو
2- افرادی که به سکنجبین و "به به" بعدش بسنده می کنند،و براشون زیبایی غرل مهمه و آیین و طریق حافظ مهم نیست.آن کس که نداند و نداند که نداند...
3-افرادی که آیین حافظ براشون مهمه.2 دسته:
1- دانشجو هستند، چه دانشگاهی چه شخصی
2- به مذهب و طریق خودشون معتقدند و سعی می کنند حافظ رو یا دشمن بدونند یا سرور (Server یا Sarvar فرقی نداره!)
شما یکی از حالات بالا هستید. اگر گزینه 1 رو انتخاب می کنید، خوش اومدین، خوش به حالتون، بی خیالی خوب چیزی.
پست بعدی در مورد این تاپیک (حافظ) جدی و مثل این پست سبک و عامیانه نیست.
برای پست بعدی در تاپیک حافظ ما به نقد این مطالب می پردازیم، بعنی تا انتها دستور کار همینه



تاپیک های فعال در حال حاظر:

1- BUG
2- روباتیک
3- مذهب حافظ

با پست های جدید فردا شب منتظر با شید.

پاورقی:
* کرسی شعر: در گذشته های دور، خانواده ها جمعه شب ها دور کرسی جمع می شدند و شعر می خوندندو چون قافیه تنگ آید، شاعر به جفنگ آید و کم کم شعراشون بی مزه و حال به هم زن می شد که مقدمه ای بود بر جمع شدن کرسی ها از منازل و ملی شدن صنعت نفت و بعدشم قضیه مصدق و تا انقلاب شکوه مند اسلامی.
لذا دوستان عزیز این لغت رو صحیح بیان کنید تا ریشه های انقلاب با یه چیز دیگه اشتباه گرفته نشود!







۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام خسته نباشی
حرفایی که تو این پست زدی در کناراینکه امیخته به کمی طنز هست ولی باعث می شه تا یه کمی به خودمون بیایم که چی شده که بزرگای کشورمونو فراموش کردیم و از شخصی مثل حافظ فقط فال حافظ رو یادمون مونده ولی در کل اگر این موضوع رو تو 1-2 پست نه بیشتر مطرح کنی بهتره چون متاسفانه این موضوع ها برای عموم مردم انچنان جذابییتی نداره
موفق باشی

ناشناس گفت...

با سلام و عرض ادب خدمت نویسنده فهیم این بلاگ و باز دید کنندگان محترمش از جمله نگار عزیز.
در ادامه صحبت های زیبای شما نگار جان می خواستم متذکر یک نکته مهم بشم.صحبت شما کاملا درسته اکثر مردم ما بزرگایی مثل حافظ رو از یاد بردن در واقع گرفتن فال رو هم که برای خواسته های شخصی خودشون یا گرم کردن مجلسه نمی شه به یاد آوردن شخصیت بزرگ حافظ دونست.(این نظر منه)
اما اینکه ما هم به دلیل جذاب نبودنش برای عموم مردم بخوایم زیاد از اینکه:حافظ کی بوده؟مذهبش چی بوده؟رهرو چه سیری بوده؟ و... یاد نکنیم به فراموش کردن چنین شخصیت هایی کمک میکنیم تازه اونم به صرف اینکه خیلی برای مردم جذاب نیست.
لذا
نظر من اینه که اگر در مورد شخصیت حافظ بیش از 1-2 پست صحبت بشه خدا رو چه دیدی مطمئنا می تونیم یک سری از اون آدما رو جذب کنیم و این میتونه حتی به پیشرفت کشورمون هم کمک کنه.شایدم از این طریق بشه یه خرده از زحمت های حافظ رو جبران کرد.
به امید موفقیت شما دوست عزیز